the sun is down & the night is riding in

that train is dead on time my soul is on the line oh lord you've got to win

the sun is down & the night is riding in

that train is dead on time my soul is on the line oh lord you've got to win

آف ۱۶

 

نمی دانم چه می خواهم بگویم ؛

زبانم در دهان باز بستس در تنگ قفس باز است

 و افسوس که بال مرغ آوازم شکستس

نمی دانم چه می خواهم بگویم ؛

 غمی در استخوانم می گدازد

 خیال ناشناسی آشنا تر

 گهی می سوزد و گه می نوازد

 درون سینه ام دردیست پربار

که همچون گریه می گیرد گلویم

 غمی آشفته دردی گریه آلود

 نمی دانم چه می خواهم بگویم ! ....

 

آف۱۵

 

روی تخته سنگی نوشته شده بود:اگر جوانی عاشق شد چه کند؟
 
 یه نفر زیر آن نوشت:باید صبر کند
 
 برای باردوم که از آنجا گذر کرد
 
زیر نوشته ی او کسی نوشته بود:اگر صبر نداشته باشد چه کند؟
 
او هم با بی حوصلگی نوشت:بمیرد بهتراست
 
برای بار سوم که از آنجا عبور کرد
 
انتظار داشت زیر نوشته او نوشته ای باشد
 
اما زیر تخته سنگ جوانی را مرده یافت
 
 

آف ۱۴

 

وقتی به خود اعتماد کنی، به خردی که تو را آفریده اعتماد می کنی

آف ۱۳

 

برای شناکردن به سمت مخالف رودخانه قدرت وجرات لازم است!

 وگرنه هر ماهی مرده ای هم می تواند از طرف موافق جریان آب حرکت کند.

آف ۱۲

 

آشفته دلی خفته دراین خلوت تاریک ؛

                                   او زاده ی غم بود!

                                                   آسوده زغم های جهان گشت فراموش

حسرتی گر به دلم هست ...

 

حسرتی گر به دلم هست همان دیدن توست

 من پرستوی خزان دیده چشمان توام

 یک جهان احساس قربان کرده ام

یک نگاه سرد بارم می کنی؟

 من نمی دانم بگو با من چرا؟

حبس در آن زلف تارم می کنی

 من که میدانم تو با این کارها

 بازهم امیدوارم می کنم

 حسرتی گر به دلم هست

همان دیدن توست

من پرستوی خزان دیده چشمان توام

یک جهان احساس قربان کرده ام

 یک نگاه سرد بارم می کنی؟

 من نمی دانم بگو با من چرا؟

 حبس در آن زلف تارم می کنی

من که میدانم تو با این کارها بازهم امیدوارم می کنم

آف ۱۱ ( با کبری ۱۱ اشتباه نشه )

 

 

عزیزترین ، مهربانترین !

در کدامین فصل مرا به فراموشی سپردی ؟

 به کدامین راهزن، بار سفرمان را بخشیدی ؟

به کدامین رهگذر تازه ، مرا فروختی ؟

من؛

از فصل برگریزان نیامده بودم!

من؛

از شاخه های درختان بی برگ،

 از اندوه دلتنگی یک روز

از کمین خورشید پشت ابرها نیامده بودم 

 

یعنی ......

 

 

منتظر باش اما معطل نشو

 تحمل کن اما توقف نکن

 قاطع باش اما لجباز نباش

 صریح باش اما گستاخ نباش

بگو آره اما نگو حتما

 بگو نه ولی نگو ابدا

 این یعنی :  همه چی باش و هیچی نباش

باور کنم ؟

 

باور کن اگه خودمون نخوایم سنگ هم نمی تونه سکوت شیشه رو بشکنه

آف ۱۰

 

هزارمین بار پرسید:

                     تاحالا شده من دلت رو بشکنم؟

 منم برای هزارمین بار به دروغ گفتم:

                     نه. هیچ وقت... تا مبادا دلش بشکنه

دل آدما

 

دل آدما به اندازه حرفاشون بزرگ نیست ولی حرفی که از ته دل باشه می تونه آدم بزرگی بسازه

آف ۹

 

خاکستر ثانیه ها.....

حسرت نشین انتظار............

شکستم اون بغضی رو که...............

دادی به گریه یادگار...........

سایه زدم یاد تورو...................

 رو پلکای خسته ی برگ..............

جاده رو آتیش زدم از.........................

 شعله بارون و تگرگ.....

باران ..

 

باران برای همه می بارد... خورشید برای همه می تابد... اما راستی؟؟

                                                                  کدامین دانه لیاقت روئیدن دارد؟

آف ۸

 

مرگ من روزی فرا خواهد رسید:

 در بهاری روشن از امواج نور

 در زمستانی غبار آلود و دور

یا خزانی خالی از فریاد و شور

 

 

 

زندگی دفتری از خاطره هاست

 خاطراتی شیرین

 خاطراتی مغشوش

خاطراتی که ز تلخی رگ جان می گسلد :

ما ز اقلیمی پاک که بهشتش نامند بچنین رهگذری آمده ایم

                                                         گذری دنیا نام که نامش پیداست مایه ی پستی هاست

 

آف ۷

 

اول آنکس که خریدار شدش من بودم

باعث گرمی بازار شدش من بودم

 عشق من شد سبب خوبی و رعنایی او داد

رسوایی من شهرت زیبایی او

بس که دادم همه جا شرح دلارایی او

 شهر پر گشت ز غوغای تماشای او

 این زمان عاشق سر گشته فراوان دارد

کی سر برگ من بی سر و سامان دارد

چاره این است و ندارم به از این رای

 دگر که دهم جای دگر دل به دل آرای دگر

 

سهم من ...

 

 

سهم من از شب شاید همان ستارهای باشد که همیشه پنهان است

                                                   و یا به قول قاصدکها ستاره من همان است که پیدا نیست

خوب ! چی کار میشه کرد دیگه !!!

 

استکان از دستم افتاد شکست

- پدرم ناراحت شد

- ماردم حرص خورد

 - برادرم گفت قشنگ بود

- خواهرم گفت مال من بود؟؟؟؟؟

 اما وقتی قلبم شکست هیچ کس چیزی نگفت

 

ماهی ...

 

ماهی شده بود باورش؛

تور اگه بندازن سرش؛

میشه عروس ماهی‌ها؛

شاه ماهی میشه همسرش؛

 ماهیه باورش نبود؛

تور اگه بندازن سرش؛

نگاه گرم ماهی‌گیر؛

میشه نگاه آخرش

درد من ..

 

درد من حصار برکه نیست...

درد من،زیستن با ماهیانی است که فکر دریا به ذهنشان خطور نکرده است

خاک می بلعد مرا روز مردن می شود ...

 

حقیقت پایکوبی می کنند مردگان بر گور من

روح من پر می کشد از تن رنجور من

این همه بار عدم خالی از من می شود

این دل سودا زده فارغ از تن می شود

شاید از خاکم گلی فکر رُستن می شود

 خاک می بلعد مرا روزِ مردن می شود

آف ۶

 

به حساب خیالبافی ام نگذار،

 اما ستاره ای دارم در تیره ترین شب ها!

.

.

.

 فقط خواستم بدانی که می شود دل خوش کرد ،

                                                      به چراغهای کوچک یک هواپیما

آف ۵

 

خیلی سخته که بغض داشته باشی ،

                                 اما نخوای کسی بفهمه ...

خیلی سخته که عزیزترین کست ازت بخواد فراموشش کنی ...

خیلی سخته که سالگرد آشنایی با عشقت رو بدون حضور خودش جشن بگیری ...

خیلی سخته که روز تولدت ، همه بهت تبریک بگن ،

                                  جز اونی که فکر می کنی به خاطرش زنده ای ...

خیلی سخته که غرورت رو به خاطر یه نفر بشکنی ،

                                                         بعد بفهمی دوست نداره....

آف ۴

 

از شمع سه چیز آموختم:

 ایستاده بمیرم

 بی صدا بمیرم

 به پای دوست بمیرم

.

.

.

ولی وقتی زخم خنجر دوست بهترین لباس من بود   به پای کی بمیرم ؟ 

نرید تو بخرش ۳ ( آف ۳ ) :ی

 

روزی ازم پرسید:

بزرگترین آرزوی توچیست؟

گفتم:

 بافتن آرزوی تو........

.

.

.

 اما افسوس هرگز ندانستم آرزوی تو جدایی از من بود ...

بی منظور ( نرید تو بحرش‌ )‌

 

عاشقانه ترین نگاهم را روی قایقی از باد نشانــــدم و

پارو زنان سوی تو فرستادم

وقتی به ساحل نگاه تو رسیـــــــد تو چشمانت رابستی و...................

                                                                                               قایقم غرق شد

گناهم را ببخش

 

 

گاهی ندانسته به احساس تو خندیم

                                          گناهم را ببخش

یا از روی خود خواهی فقط خود را پسندیدم

                                         گناهم را ببخش

اگر از دست من در خلوت خود گریه کردی

                                          گناهم را ببخش

 اگر بد کردمو هرگز به روی خود نیاوردی

                                         گناهم را ببخش

 اگر تو مهربان بودی ومن نا مهربان

                                           گناهم را ببخش

اگر برای دیگران سبز وبرای تو خزان بودم

                                            گناهم را ببخش

 

بازم برگشتم

 

 

بازم برگشتم ولی ازسوگ وماتم عشق که نفرت بودبرمزاران ؟؟!

...

 

نمی گویم فرامشش نکن ولی گاهی به یاد آور

اسیری را که می دانی نخواهی رفت از یادش

 

 

بگوئید

 

بگوئید بر گورم بنویسند : زندگی را دوست داشت ولی آنرا نشناخت .

مهربان بود ولی مهر نورزید.

 طبیعت را دوست داشت ولی از آن لذت نبرد.

 در آبگیر قلبش جنب و جوش بود ولی کسی بدان راه نیافت.

 در زندگی احساس تنهایی می نمود ولی هرگز دل به کسی نداد.

سلام

 

 

امروز تولدمه :             http://mehrnoushalone.blogfa.com        با بیوگرافی آپ شد

 

چرا ماکروسافت ماشین نمی‌سازه؟


در یکی از نمایشگاههای کامپیوتری که اخیرا برگزار شده بود بیل گیتس موسس مایکروسافت

 و ثروتمندترین مرد جهان صنعت کامپیوتر را با صنعت اتومبیل مقایسه و ادعا کرد:

اگر تکنولوژی جنرال موتورز با سرعتی مانند سرعت پیشرفت تکنولوژی کامپیوتر پیشرفت کرده بود

 امروز همه ما ماشین‌هایی سوار می‌شدیم که قیمتشان 25 دلار و مصرف بنزین آن 4 لیتر در هر 1000 مایل بود.

جنرال موتورز هم در جواب بیل گلیتس اعلام کرد:

اگر جنرال موتورز هم مانند مایکروسافت پیشرفت کرده بود این روزها ما ماشین‌هایی با این مشخصات سوار می‌شدیم:

1- کیسه هوا قبل از باز شدن در هنگام تصادف از شما می‌پرسید: Are You sure?

2- بدون هیچ دلیلی ماشین شما در روز دو بار تصادف می‌کرد!

3- هر دفعه که خطهای وسط خیابان را از نو نقاشی می‌کردند شما باید یک ماشین جدید می‌خریدید!

4- گاه و بیگاه ماشین شما در خیابانها از حرکت باز می‌ایستاد و شما چاره‌ای جز استارت مجدد restart نداشتید!

5- گاهی اوقات در اثر کارهایی مانند گردش به چپ ماشین شما خاموش Shot down می‌شد و استارت آن نیز

از کار می‌افتاد. در اینگونه موارد چاره‌ای جز نصب مجدد reinstall نداشتید!

6- فقط یک نفر از ماشین می‌توانست استفاده کند مگر اینکه با خرید ماشین

 مدل 95 یا NT برای آن صندلی‌های بیشتری خریداری می‌کردید!

7- ماشینهای مکینتاش با موتور Sun بهتر – پنج بار سریعتر و راحت‌تر از ماشین‌های

 مایکروسافت بودند اما تنها در 5 درصد جاده‌ها می‌شد این ماشینها را یافت!

8- چراغهای اخطار وضعیت بنزین، روغن و آب با یک چراغ General Fault تعویض می‌شدند!

9- صندلی‌های جدید همه را مجبور می‌کردند تا بدن خود را متناسب و اندازه آنها بکنند!

10- جنرال موتورز خریداران ماشینهایش را مجبور به خرید نقشه‌های راهها می‌کرد که ممکن بود

اصلا به درد رانندگان نخورد. هرگونه تلاش برای پاک کردن این Option منجر به

کاهش کیفیت عملکرد تا پنجاه درصد و بیشتر می‌شد!

11- هر بار که جنرال موتورز مدل جدیدی را به بازار عرضه می‌کرد

 خریداران ماشین باید رانندگی را از اول یاد می‌گرفتند چون هیچ یک از عملکردها و

 کنترلهای ماشین مانند مدل قبلی نبود!

12- برای خاموش کردن ماشین باید دکمه استارت را می‌زدند!
 

پ ن :  عجب جوابیییییییییییییییی

نتیجه اخلاقی‌:  با جنرال موتورز کل نندازین.

 

آدما مثله کتابند ۲

 

آدما مثل یک کتابند که تا وقتی تموم

 نشند برای دیگران جالبند پس

 سعی کن خودت رو جلوی دیگران

 تند تند ورق نزنی تا زود تموم

 بشی برای اینکه وقتی تموم بشی

 مطمئن باش می رن سراغ یک

 کتاب دیگه

عمیقترین درد

 

                                                                                                    

       عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

       بلکه گذاشتن سدی در برابر رودیست که از چشمانت جاریست.

       عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

       بلکه پنهان کردن قلبی ست که به اسفناک ترین حالت شکسته شده.

 

Sun-Moon

 

 

زیبا ترین گل با اولین باد پاییزی پرپر شد .

با وفا ترین دوست به مرور زمان بی وفا شد .

این پرپر شدن از گل نیست از طبیعت است و

این بی وفایی از دوست نیست از روزگار است.

 

تنها تو میدانی که بهترین در زندگانیت چگونه معنا می شود

 



 

زمانی که کناره رودخانه بودم نگاهم به قله ی کوه بود


به قله ی کوه که رسیدم سراپا محو تماشای رود شدم

                                                                                         

 

 

 

 

 

سکوت متن آسانی است

که معمولا

اشتباه خوانده می شود

 

 

منبع : http://skybloue84.blogsky.com/

 

از سه راه میتوانیم خرد بیاموزیم....

 

 

از سه راه می توانیم خرد بیاموزیم :

۱- با تفکر و تعمق که اصیل ترین راه است .

۲- با تقلید که آسان ترین راه است .

۳- با تجربه که تلخ ترین راه است .

کنفوسیوس    

 

 

خیلی سخته که بدونی بهترین دوستت داره بهت دروغ میگه

ولی بازم به رو خودت نیاری!!!!!!!

ولی خوب اگه به رو نیاریم دیگه چی کار کنیم ؟  

 

 

 

دلم تنگه......دلم واسه خودم تنگه....

 

 

 

http://sun-moon.blogsky.com

 

 

 

نه !!‌! نه !!!  هنوز دیوانه نشدم!!!

بلکه تازه دارم عاقل میشم!!!

آخه هر چی بیشتر جلو میرم بیشتر دلم واسه خودم تنگ میشه!!

همه ما داریم هر روز بیشتر از خودمون دور میشیم  

چرا ؟....

 

http://sun-moon.blogsky.com

 

 

 

You and me
We used to be together
Every day together always

I really feel
That I’m losing my best friend
I can’t believe
This could be the end

It looks as though you’re letting go
And if it’s real,
Well I don’t want to know

Don’t speak
I know just what you’re saying
So please stop explaining
Don’t tell me ’cause it hurts
Don’t speak
I know what you’re thinking
I don’t need your reasons
Don’t tell me ’cause it hurts

Our memories
They can be inviting
But some are altogether
Mighty frightening

As we die, both you and i
With my head in my hands
I sit and cry

Don’t speak
I know just what you’re saying
So please stop explaining
Don’t tell me ’cause it hurts no no no
Don’t speak
I know what you’re thinking
And I don’t need your reasons
Don’t tell me ’cause it hurts

It’s all ending,
I gotta stop pretending who we are...

You and me
I can see us dying... are we?

Don’t speak
I know just what you’re saying
So please stop explaining
Don’t tell me ’cause it hurts no no
Don’t speak
I know what you’re thinking
And I don’t need your reasons
Don’t tell me ’cause it hurts
Don’t tell me ’cause it hurts
I know what you’re saying
So please stop explaining
Don’t speak don’t speak don’t speak
No I know what you’re thinking
And I don’t need your reasons
I know you good I know you good
I know you real good oh

La la la la la la la la la
Don’t don’t ooh ooh
Hush hush darling
Hush hush darling
Hush hush don’t tell me ’cause it hurts
Hush hush darling
Hush hush darling
Hush hush don’t tell me ’cause it hurts

                                       

 

 

 

http://sun-moon.blogsky.com

 

 

 

 Spanish train


There's a Spanish train that runs between
Guadalquivir and old Saville,
And at dead of night the whistle blows,
and people hear she's running still...

And then they hush their children back to sleep,
Lock the doors, upstairs they creep,
For it is said that the souls of the dead
Fill that train ten thousand deep!!

Well a railwayman lay dying with his people by his side,
His family were crying, knelt in prayer before he died,
But above his bed just a-waiting for the dead,
Was the Devil with a twinkle in his eye,
"
Well God's not around and look what I've found,
this one's mine!!"

Just then the Lord himself appeared in a blinding flash of light,
And shouted at the Devil, "Get thee hence to endless night!!"
But the Devil just grinned and said "I may have sinned,
But there's no need to push me around,
I got him first so you can do your worst,
He's going underground!!"

"
But I think I'll give you one more chance"
said the Devil with a smile,
"
So throw away that stupid lance,
It's really not your style",
"
Joker is the name, Poker is the game,
we'll play right here on this bed,
And then we'll bet for the biggest stakes yet,
the souls of the dead!!"

And I said "Look out, Lord, He's going to win,
The sun is down and the night is riding in,
That train is dead on time, many souls are on the line,
Oh Lord, He's going to win!.."

Well the railwayman he cut the cards
And he dealt them each a hand of five,
And for the Lord he was praying hard
Or that train he'd have to drive...
Well the Devil he had three aces and a king,
And the Lord, he was running for a straight,
He had the queen and the knave and nine and ten of spades,
All he needed was the eight...

And then the Lord he called for one more card,
But he drew the diamond eight,
And the Devil said to the son of God,
"
I believe you've got it straight,
So deal me one for the time has come
To see who'll be the king of this place,
But as he spoke, from beneath his cloak,
He slipped another ace...

Ten thousand souls was the opening bid,
And it soon went up to fifty-nine,
But the Lord didn't see what the Devil did,
And he said "that suits me fine",
"
I'll raise you high to a hundred and five,
And forever put an end to your sins",
But the Devil let out a mighty shout, "My hand wins!!"

And I said "Lord, oh Lord, you let him win,
The sun is down and the night is riding in,
That train is dead on time, many souls are on the line,
Oh Lord, don't let him win..."

Well that Spanish train still runs between,
Guadalquivir and old Saville,
And at dead of night the whistle blows,
And people fear she's running still...
And far away in some recess
The Lord and the Devil are now playing chess,
The Devil still cheats and wins more souls,
And as for the Lord, well, he's just doing his best...

And I said "Lord, oh Lord, you've got to win,
The sun is down and the night is riding in,
That train is still on time, oh my soul is on the line,
 Oh Lord, you've got to win..."

 

 

.


A Tale That Wasn't Right

Here I stand all alone
Have my mind turned to stone
Have my heart filled up with ice
to avoid it's breakin' twice

Thank to you, my dear old friend
But you can't help, this is the end
Of a tale that wasn't right
I won't have no sleep tonight

In my heart, in my soul
I really hate to pay this toll
Should be strong, young and bold
But the only thing I feel is pain

It's alright, we'll stay friends
Trustin' in my confidence
And let's say it's just alright
You won't sleep alone tonight

With my heart, with my soul
Some guys cry you bought and sold
They've been strong, young and bold
And they say, play this song again


 


    http://sun-moon.blogsky.com


 

Merry Christmas

 

 

 

                                                                                   

                                                                                

                       Merry Christmas

 

 

                        

                      

 

 

   http://sun-moon.blogsky.com

               کریسمس مبارک!

                                  http://sun-moon.blogsky.com